این وزیر می‌شود، آن به‌زیر می‌شود

این پیاده می‌شود، آن وزیر می‌شود

صفحه چیده می‌شود، دار و گیر می‌شود

این یکی فدای شاه‌، آن یکی فدای رُخ‌

در پیادگان چه زود مرگ و میر می‌شود

فیل کج‌روی کند، این سرشت فیلهاست‌

کج‌روی در این مقام دلپذیر می‌شود

اسپ خیز می‌زند، جست‌وخیز کار اوست‌

جست‌وخیز اگر نکرد، دستگیر می‌شود

آن پیاده ی ضعیف ،راست راست می‌رود

کج اگر که می‌خورَد، ناگزیر می‌شود

هرکه ناگزیر شد، نان کج بر او حلال‌

این پیاده قانع است‌، زود سیر می‌شود

آن وزیر می‌کُشد، آن وزیر می‌خورد

خورد و برد او چه زود چشمگیر می‌شود

ناگهان کنار شاه خانه‌بند می‌شود

زیر پای فیل‌، پهن‌، چون خمیر می‌شود

آن پیاده ی ضعیف عاقبت رسیده است‌

هرچه خواست می‌شود، گرچه دیر می‌شود

این پیاده‌، آن وزیر... انتهای بازی است‌

این وزیر می‌شود، آن به‌زیر می‌شود 

 

برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/11 و در ساعت : 16:09 - نویسنده : e.yakhi
تیر برق

تیر برقی چوبیم در انتهای روستا 

 

 


تیر برقی «چوبیم» در انتهای روستا

بی فروغم کرده سنگ بچه های روستا



ریشه ام جامانده در باغی که صدها سرو داشت

کوچ کردم از وطن، تنها برای روستا



آمدم خوش خط شود تکلیف شبها،آمدم

نور یک فانوس باشم پیش پای روستا



یاد دارم در زمین وقتی مرا می کاشتند

پیکرم را بوسه می زد کدخدای روستا


حال اما خود شنیدم از کلاغی روی سیم

قدر یک ارزن نمی ارزم برای روستا


کاش یک تابوت بودم کاش آن نجار پیر 

راهیم می کرد قبرستان به جای روستا


قحطی هیزم اهالی را به فکر انداخته است

بد نگاهم می کند دیزی سرای روستا


من که خواهم سوخت حرفی نیست اما کدخدا

تیر سیمانی نخواهد شد عصای روستا


برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/11 و در ساعت : 16:09 - نویسنده : e.yakhi
چشم ها بیشتر می فهمند

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند 

 

 


درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند

معنی کور شدن را گره ها می فهمند


سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین

قصه ی تلخ مرا سرسره ها می فهمند


یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن

چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند


آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا

مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند


نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا

قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند


برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/11 و در ساعت : 16:09 - نویسنده : e.yakhi
خدا کارش درست است‌، این و آن را خوب می‌سازد

تو را از شیشه می‌سازد، مرا از چوب می‌سازد

خدا کارش درست است‌، این و آن را خوب می‌سازد


تو را از سنگ می‌آرد برون‌، از قلب کوهستان‌

مرا از بیدِ خشکی در کنار جوب می‌سازد


در آتش می‌گدازد، تا تو را رنگی دگر بخشد

به سوهان می‌تراشد تا مرا مطلوب می‌سازد


تو را جامی که از شیر و عسل پُر کرده‌اش دهقان‌

مرا بر روی خرمن برده خرمنکوب می‌سازد


تو را گلدان رنگینی که با یک لمس می‌افتد

مرا ـ گرد سرت می‌چرخم و ـ جاروب می‌سازد


تو از من می‌گریزی باز هم تا مصر رؤیاها

مرا گرگی کنار خانة یعقوب می‌سازد


مرا سر می‌دهد تا دشتهای آتش و آهن‌

و آخر در مصاف غمزه‌ای مغلوب می‌سازد


خدا در کار و بارش حکمتی دارد که پی در پی‌

یکی را شیشه می‌سازد، یکی را چوب می‌سازد


برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/11 و در ساعت : 16:09 - نویسنده : e.yakhi
داستان مرد دستفروشی که پادشاه شد! خیلی قشنگه حتمن بخونید چن واقعیه...!

تفاوت عباس برزگر این است که کاری نمی‌کند تا میهمانانش تصور کنند او این کارها را برای پول و انعام انجام می‌دهد. تفاوتش این است که سر میهمانانش کلاه نمی‌گذارد متاسفانه برخی با تصور اینکه گردشگران خارجی هستند یا حتی اهالی یک شهر دیگرند تا می‌توانند نرخ‌ها را چند برابر می‌گیرند و جیب میهمان را خالی می‌کنند این موضوع تاثیر خیلی بدی بر روی صنعت گردشگری دارد و درآمدزایی در این حوزه را کاهش می‌دهد.

قصه زندگی‌اش بیشتر از آنکه به واقعیت شباهت داشته باشد به فیلم و افسانه می‌ماند. دستفروش فقیر روستایی که تنها روزی سه‌هزارتومان درآمد دارد در یک شب بارانی و تاریک، شانس در خانه‌اش را می‌کوبد و درآمدش را به روزی شش‌میلیون‌تومان در روز می‌رساند. عباس برزگر 37ساله که روزی در انشای دوران کودکی‌اش نوشته بود دوست دارد در آینده شغل پادشاهی! داشته باشد و مورد تمسخر همکلاسی‌های فقیرش قرار گرفته بود حالا در روستای بزم استان فارس از طریق گردشگری برای خودش پادشاهی شده است، آنطور که عباس برزگر به «شرق» گفته است، چندی پیش گروهی از هالیوود به محل سکونتش آمدند و قرارداد ساخت فیلمی براساس زندگی‌اش را با او به امضا رساندند. این فیلم هم‌اکنون در حال ساخت است و چندی دیگر در سینماهای جهان اکران خواهد شد. در همین رابطه «شرق» گفت‌وگویی با او دارد که در ادامه می‌خوانید:

ادامه مطلب
برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/11 و در ساعت : 15:48 - نویسنده : e.yakhi
بدون شرح.....!

 

 

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/11 و در ساعت : 15:48 - نویسنده : e.yakhi
غنی و فقیر

5515996_318 

 

در این مبحث کلمه “ثروتمند” و “فقیر” تنها مربوط به زمینه مالی نیست بلکه در تمام ابعاد مربوط به زندگی بشری هست. چه بسیارآدمهایی هستند که ازنظرمالی غنی ولی در سایرابعاد زندگی ضعیف و فقیر هستند. هدف از ثروتمند بودن، داشتن تمام خصوصیات ونکات مثبت در کلیه ابعاد مختلف بشری هست.


باقی مطالب رو در ادامه مطلب نظاره گر باشید:

ادامه مطلب
برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/11 و در ساعت : 15:48 - نویسنده : e.yakhi
آغاز امامت حضرت موعود بر تمامی عشاق حضرت مهدی (عج) مبارک باد


اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است

اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست

من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست

درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غزل شبیه غزل های من شود

چیزی شبیه عطر حضور شما کم است 

گاهی ترا کنار خود احساس می کنم

اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست

آیا هنوز آمدنت را بها کم است؟


برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/10 و در ساعت : 18:35 - نویسنده : e.yakhi
روز های بی تو بودن......



گاهی صورت پدر و مادرت را تبدیل به دفتر نقاشی ات میکنی ...
با مداد چین و چروک ، صورتشان را خط می اندازی ...
چشم که باز میکنی ، میفهمی که هیچ پاک کنی نیست که آنها را پاک کند ...
این رسمش نبود که عشق بی حد آنها را اینگونه پاسخ دهی ...

حواست کجاست ؟
دستانشان را دیده ای ؟ همان دستانی که روزی تو را نوازش می کرد ،
حالا تبدیل به دفتر خط خطی های تو شده است ...
این رسمش نبود ...


برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/10 و در ساعت : 16:57 - نویسنده : e.yakhi
بگذار تا یادی کنیم از "آب، بابا"



بگذار تا یادی کنیم از "آب، بابا"

سرمشق های "سیب، سینی، سوت، سارا"

بنویس بابا، آب و نان را آبرو داد

بنویس بابا زندگی را سمت و سو داد

نقطه، سر خط "باز باران، با ترانه"

بنویس بابا رفت میدان، بی بهانه

بنویس شعر ِ "یاد یار مهربان" را

درس "شب تاریک و ماه و آسمان" را

بنویس بابا روزگاری دیدبان بود

روزی شعاع ِ دید ِ او تا بی کران بود

امروز اما دیدگانش "سو" ندارد

امروز دیگر قدرت بازو ندارد

بابا خروشان بود روزی مثل کارون

اما امانش را بریده، سرفه اکنون

"آن مرد آمد"، بود سر مشق دبستان

امروز "بابا" گشته سر مشق دلیران

آن مرد آمد، زیر باران، ناز نازان

این مرد هم آمد، ولی بر دوش یاران

آن مرد آمد، از افق های خیالی

این مرد آمد، واقعی، اما هلالی

آن مرد، می گفتند، روزی "داس دارد"

این مرد، اما، صولت عباس دارد

آن مرد با این مرد، خیلی فرق دارد

فرقی، چو فرق بین غرب و شرق دارد


برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/10 و در ساعت : 16:49 - نویسنده : e.yakhi
پیغمبری به امــــــر تو برخیـــزد از دلم ...
اینک خدا ! منـم که به میـــــعاد آمــــدم

از هــر چـه بنــــــد غیــــر تو آزاد آمـــــدم

اینک خدا ! درخـــــت منم آتشــت کجاست

با من بگو نوای خوش و دلکشت کجاست

با من بگو که وادی عشق است این سرای

با من بگـــو که کفـــش درآرم ز هر دو پای

شعــــری بخوان که شور بریزد به جان من

حال  و هوای طــــــور بریزد به جــــان من

بانگی بزن که شoعــــــله برانگیـــزد از دلم

پیغمبری به امــــــر تو برخیـــزد از دلم ...


برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/10 و در ساعت : 16:35 - نویسنده : e.yakhi
شهادت امام حسن عسکری (ع)


چشمان سامرا از بغض هاى جارى، تمام شدنى نیست. التهاب و داغدیدگى، به فراخور این غم در کوچه هاى شهر بیداد مى کند. باد نوحه گر، گذارش به نخل هاى گیسوپریش مى افتد که ردیف به ردیف، دست خوش فراق شده اند.
فرا رسیدن سالروز شهادت یازدهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را به محضر امام عصر حضرت حجة ابن الحسن عسکری علیه آلاف التحیة و السلام و عموم شیعیان جهان تسلیت عرض مینمایم.


برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/9 و در ساعت : 16:18 - نویسنده : e.yakhi
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
بهارها که ز عمرم گذشت و بی‌تو گذشت
چه بود غیر خزان‌ها اگر بهار تویی
دلم ز هرچه به غیر از تو  بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی
شهاب زودگذر لحظه‌های بوالهوسی است
ستاره‌ای که بخندد به شام تار تویی
جهانیان همه گر تشنگان خون من‌اند
چه باک زان‌همه دشمن چو دوست‌دار تویی
دلم صراحی لبریز آرزومندی‌ست
مرا هزار امید است و هر هزار تویی


برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/4 و در ساعت : 16:08 - نویسنده : e.yakhi
این شعر رو یه همکلاسی داده حالا کذوم الله اعلم

من از اهل زمینم خوب میدانم

که گل در عقد زنبور است

ولی سودای بلبل دارد و ...

پروانه را هم دوست میدارد!...!!

نیا باران....

پشیمان میشوی از امدن..

زمین جای قشنگی نیست

درون ناودان ها گیر خواهی کرد

من از جنس زمینم خوب میدانم...!

که اینجا جمعه بازار است!

و مردم عشق را در بسته های زرد کوچک نسیه میگیرند

در اینجاقدر مردم را...

به جو اندازه میگیرند!

در این جا شعر حافظ را...

به فال کولیان در به در اندازه میگیرند...

نیا باران زمین جای قشنگی نیست


برچسب ها :
| لینک ثابت | نسخه قابل چاپ | امتیاز :
rss نوشته شده در تاریخ 1393/10/2 و در ساعت : 21:51 - نویسنده : e.yakhi
محبوب ترین مطالب
  • تصاویری از اوج بد حجابی در ایران - 1193
  • شعر لری با ترجمه فارسی در مورد قبرستان - 845
  • ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ نمی ﺗﺮﺳﻢ از فروغ فرخزاد - 626
  • داستان بنده تنبل و خداوند بخشنده مهربان - 425
  • مقاله تکان دهنده یک جوان یهودی درباره مسلمانان.. - 220
  • این عکس ناراحت کننده شما را هم غمگین خواهد کرد - 195
  • تصاویر باور نکردنی از کار یک شیرماده (عکس) - 155
  • خاطرات کودکی - 152
  • تنور دلتان گرم - 121
  • من به غیرت مردان سرزمینم ایمان دارم... - 101
  • نامه حضرت علی به فرزندش امام حسن(ع) - 87
  • باید از نو شروع کرد ... - 76
  • مادر - 74
  • اینجا ایران است.... - 71
  • خانه خدا کجاست؟؟ - 64
  • تو میگویی که این بابا و آن بابا یکی هستند؟؟؟؟ - 63
  • مردی یا نامردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ - 58
  • مطالب جالب و زیبا و آموزنده و فلسفی - 54
  • مهربانترين برادر دنيا - 49
  • آیا خداوند , هرچیزی راکه وجود دارد , آفریده است؟ - 47
  • آخرین مطالب نوشته شده
  • Untitled
  • ادرس کانال کلبه یخی
  • روزگار
  • خنده ی تلخ
  • کلبه ی یخی
  • در وصف دوست
  • خره ما از کره گی دم نداشت
  • Untitled
  • شکرانه
  • شجاعت
  • Untitled
  • دریای خون
  • Untitled
  • ........
  • حجاب.....
  • مغرور نشو...
  • !!!!!!!!!
  • شعر لری با ترجمه فارسی در مورد قبرستان
  • ثروتمند زندگی کنیم به جای آنکه ثروتمند بمیریم…
  • پدر...